فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۹: ستمگران غم اهل نظر نمی دانند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ستمگران غم اهل نظر نمی دانند جراحت دل و داغ جگر نمی دانند دو اسبه رو به هم آورده در بساط غرور ستاره بازی گردون مگر نمی دانند بجان ملامت عشاق می کنند عوام معینست که کار دگر نمی دانند خرد پسند ندارد شکست درویشان علی الخصوص که پا را ز سر نمی دانند جراحت دل رندان ز زخم تیر قضاست فغان که کج نظران اینقدر نمی دانند بعید نیست که آتش بعود زهره زنند درین دیار که قدر هنر نمی دانند بعیب دوستیم دشمنند بی خردان هزار شکر کزین بیشتر نمی دانند خوشا نشاط پرستان که سرخوشند مدام چنانکه آب رز از آب زر نمی دانند چه منزلست فغانی حریم کعبه ی عشق که زمره ی حرمش ره بدر نمی دانند فغانی شیرازی