فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۰: ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند صد نیزه در حوالی ما نور شد بلند گلبانک میفروش بدردی کشان رسید پنداشتی که زمزمه ی صور شد بلند تا روی بسته بود دم خلق بسته بود این غلغل از نظاره ی منظور شد بلند معشوق در کنار دهد روشنی بدل زان آتشم چه سود که از دور شد بلند در هر سری ز نشأه ی توحید باده ییست زین اعتبار دعوی منصور شد بلند آباد باد میکده کز فتنه ایمنست نخلی کزین سراچه ی معمور شد بلند آن روز نقد هستی ما نذر باده شد کز طرف باغ طارم انگور شد بلند ساقی بیار باده که عید صیام رفت وز دیدن تو ناله ی طنبور شد بلند بادا بقای پیر که از فیض جام او افسانه ی فغانی مخمور شد بلند فغانی شیرازی