فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۷: چه شد که از همه جا بوی درد می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه شد که از همه جا بوی درد می آید زهر که می شنوم آه سرد می آید ز گریه کور شدم وه که دل نشد بیدار ازین گلاب که بر روی زرد می آید قرار نیست درین چشم هرزه گرد هنوز ز رهگذار تو چندانکه گرد می آید ز عشق خون جگر نوش و شکر کن که بشر به عالم از پی این خواب و خورد می آید یکی درست نسازد زمانه ی نامرد ز صد شکست که در کار مرد می آید مخور فریب که پس مانده هزار خمست میی کزین قدح لاجورد می آید ضرورتست فغانی وصال همنفسی ز صد هزار یکی چون تو فرد می آید فغانی شیرازی