فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۶: پیش لبت که مرد که هم از تو جان ندید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیش لبت که مرد که هم از تو جان ندید یک آفریده از تو مسیحا زیان ندید جاوید کام ران که تویی در ریاض دهر گلدسته یی که آفت باد خزان ندید فردا جواب نقد کدام آرزو دهد عاشق که هیچگونه مراد از جهان ندید باور که می کند که مرا رفتن تو کشت از خون چو کس بدامن پاکت نشان ندید کی در دلش گذشت که سوز من از کجاست دشمن که آتشم زد و داغ نهان ندید کس را چه انفعال، مرا طعن می کشد آسوده را چه درد که زخم زبان ندید نگرفت در پناه خودم زاغ هم ز ننگ کرگس چه عیبها که درین استخوان ندید تا چشم باز کرد فغانی بدان کمر خود را به هیچ شکل دگر در میان ندید فغانی شیرازی