فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۴: دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان یافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بیتو چنان سوخت که داغش نتوان یافت در بزم تو دیگر بچراغش نتوان یافت هر چند که گم گشته ی ما هست پری خوی اما نه چنان هم که سراغش نتوان یافت مجنون در مکتب خوبانست دل من در خانقه و کنج فراغش نتوان یافت دل شیفته ی شاهسواریست که هرگز لهوش نتوان دیدن و لاغش نتوان یافت محروم بماندیم درین بزم که ساقی ترکیست که بویی ز ایاغش نتوان یافت مرغی که سراسیمه ی دامست فغانی در گرد گل و گوشه ی باغش نتوان یافت فغانی شیرازی