فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۹: نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست بیرون و درونم ذره یی خالی ز دوست صورتم آیینه ی معنی و معنی عین اوست آنچنان با دوست یکتایم که چون مجنون زار هیچ غیر از دوست نبود گر برون آیم ز پوست حسن روز افزون یار و عشق خرمن سوز من همچو گل در غنچه ی سیراب و چون می در سبوست اختلافی هست در صورت ولی معنی یکیست آنچه در هر لاله یی رنگست در هر نافه بوست دیده را آبی و دل را آتشی دارد مدام آه ازین معجز که در آیینه ی روی نکوست دوست می داند که سوز و درد من بیهوده نیست هر پریشانی که هست از دشمن بیهوده گوست سایه ی لطف از فغانی کم مکن ای آفتاب جان فدای مهربانی باد کاینش خلق و خوست فغانی شیرازی