فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۷۱: غریب کوی تو بی ناله ی حزین ننشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غریب کوی تو بی ناله ی حزین ننشست نداشت صحبت و با هیچ همنشین ننشست نه مرغ بر سر من مور نیز خانه گرفت کسی به راه بت خویش بیش ازین ننشست چه غم ز دامن آلوده ی منست ترا که گرد غیر به دامان و آستین ننشست ز خاک کشته ی زهر فراق سبزه دمید هنوز یکسر مویت بر انگبین ننشست گل مراد ز روی تو شمع مجلس چید که تا نخاست ازو شعله بر زمین ننشست هزار زهره جبین رام تازیانه ی تست بدین ظهور بلند اختری بزین ننشست خراب آن دو لب لعل یار خویشتنم که هرگز او ز حیا با بتان چین ننشست خوش آن حریف که هر چند درد درد کشید گره به گوشه ی ابرو نزد غمین ننشست حسود بر دل تنگم هزار داغ نهاد که یکرهش عرق از شرم بر جبین ننشست به دامن تو چه زیباست قطره های شراب به برگ لاله و گل شبنم این چنین ننشست برای صبح وصالت فغانی مهجور شبی نرفت که تا روز در کمین ننشست فغانی شیرازی