فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹: وای که تلخ شد دوا، بر دل پرگزند ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وای که تلخ شد دوا، بر دل پرگزند ما مرگ بود نه زندگی، داروی سودمند ما از دو لبت نصیب ما، ناز و عتاب میشود وه که شراب تلخ شد، از تو گلاب و قند ما عاقبت مراد ما چون همه نامرادیست چیست بیکدو جام می اینهمه زهرخند ما عشرت یکزمان ما محنت جاودانه شد بین که چه کار میکند طالع ارجمند ما بر سر دار شعله زد آتش دل، همین بود پیش بلندهمتان مرتبه ی بلند ما غمزه ساقی ارچنین کار کند در استخوان عشق و جنون برآورد دود زبند بند ما نیست فغانی آنکه دست از تو رها کند دگر باش که صید اینچنین کم جهد از کمند ما فغانی شیرازی