فغانی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹: زهی حیات ابد از لبت حواله ی ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی حیات ابد از لبت حواله ی ما دمی وصال تو عمر هزار ساله ی ما زآب دیده برد سیل خانه ی مردم رسول اشک چو پیش آورد رساله ی ما چو با تو زاری احباب در نمگیرد چه سود از آنکه جهان گیرد آه و ناله ی ما دمی که بر سر خوان وصال مهمانیم فلک زرشک بتلخی دهد نواله ی ما دوای چهره ی زرد از طبیب پرسیدم بعشوه گفت که یک جرعه از پیاله ی ما چو گفتمش چه گلست اینکه هیچ خارش نیست شکفته گشت که رخسار همچو لاله ی ما دریغ و درد فغانی که از نعیم وصال نواله ی جگر خسته شد حواله ی ما فغانی شیرازی