اهلی شیرازی
قصیده ها
شمارهٔ ۲۷ - در مدح شاه اسماعیل و کمان او گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شاهی که چرخ حلقه بگوش از کمان اوست روی زمین به پشت کمان از امان اوست سهم السعادتی که قرین ظفر بود در قبضه کمان سعادت قران اوست زاغ کمان اوست همایی که از شرف پرواز طایر فلک از آشیان اوست از روی امتحان بفلک گر کمان کشد نارنج مهر و مه هدف امتحان اوست تیرش که خار چشم حریف است روز جنگ هر جا که هست دیده دشمن نشان اوست خصمش چنان ضعیف شد از غم که چونکمان پیدا ز زیر پوست رک و استخوان اوست بر حرف این کمان منه انگشت همچو تیر کاین نقش دلکش از قلم خرده دان اوست عظم رمیم در حرکت زین بود بلی آنکس که مرده زنده کند در امان اوست در وصف اینکمان که چو ابروی یار ماست گز تیر چرخ لب نگشاید نشان اوست اهلی که گوشه گیر چو پیر از شکستگیست مداح شاه و پیر سگ خاندان اوست اهلی شیرازی