اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه جانی از لطافت همه عمر و زندگانی بکه نسبتت کنم من که بهیچکس نمانی بسماع چون درآیی من و صدهزار چون من همه جان در آستینها که تو دست برفشانی ز کمال لطف اگر جان بدرون دل کند جا تو درون جان نشینی که لطیف تر ز جانی ز حیات خود ملولم بکشم بیک نظاره نه ز راه خشم لیکن بطریق مهربانی شدم آنچنان چو مجنون بخیالت ایپری گم که اجل بسوی من ره نبرد ز بی نشانی تو بلب مسیحی اما نفسی که زنده ام من مکشم بناز و بنشین پس ازین دگر تو دانی ز جفای یار اهلی چه زبان کشی چو بلبل که هزار چون تو آنگل بکشد به بیزبانی اهلی شیرازی