اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده هزار سوخته را جان در آتش افتاده بصد هزار جفا ای غزال مشکین بو خوشم که با من مسکین ترا خوش افتاده به گوشه نظری شهسوار من بنگر سری که بهر تو در پای ابرش افتاده نشان تیر تو خلق استخوان خود سازند ولیک قرعه بنام بلاکش افتاده جمال یار کند جلوه در دل پاکان خوشا دلی که چو آیینه بیغش افتاده مرا چه چاره ز دیوانگی بود اهلی که کار من بحریفی پریوش افتاده اهلی شیرازی