اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگز دلم ملول نگشت از جفای او تا زنده ام خوشم چو بمیرم فدای او آن گل نهاده در ره من صد هزار خار من خار راه رفته بمژگان برای او از عمر بیوفای خودم در عجب که چون کرد اینوفا که کشته شدم در وفای او ما را طواف کعبه چه حاجت که میکده صد کعبه در طواف در آرد صفای او عالم خراب گنج زر و رند می پرست در عالمی که گنج زرست اژدهای او دانی که مرغ دل همه در اضطراب چیست در اضطراب آنکه بمیرد بپای او اهلی در آشنایی و یاری ز جور اوست بیگانه یی که کس نشود آشنای او اهلی شیرازی