اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشین کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن را بسوز و جانرا با دوست همنشین کن احرام کعبه جان گر میکنی چنین کن از زخم ناوک غم شد سینه رخنه رخنه گر حال دل ندانی آن را قیاس این کن جادو وشان بیدین در بند دستبردند بهر خدا که دستی بیرون از آستین کن دارم گمان که لعلت جانبخش چونمسیح است بگشا لب و گمانم یکبارگی یقین کن هنگام برق غیرت یک خرمن است کاهی ای خرمن نکویی رحمی بخوشه چین کن جان حزین تواند کز قید تن گریزد اهلی تو گر توانی فکر دل حزین کن اهلی شیرازی