اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم گر بتابد رخ خود وای بروز سیهم آفتابی که من از یک نگهش زنده شدم چکنم گر نکند از کرم خود نگهم زان ز نخدان من مسکین چو بچاه افتادم دوست گر دست نگیرد که برآرد ز چهم گرچه ره داد بخویشم مرو ایدل گستاخ که غیورست و ز غیرت بدهد باز رهم من چو زلف تو پریشان نه ز خویشم شب و روز که پریشان تو کنی روز و شب و سال و مهم دم نیارم زدن از خرمن طاعت ترسم که کند خاک سیه آتش برق گنهم چون گدای در آن شاه بتانم اهلی نا امید از در بخشش نکند میل شهم اهلی شیرازی