اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۲۵: کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ام میسوخت اول این جگر پاره پاره ام گاهی که تیغ خشم کشی، در میانه ام وانگه که بزم عیش کنی بر کناره ام چندانکه بیش بنگرمت تشنه تر شوم ز آب حیات سیر نسازد نظاره ام تا کی خورم چو صورت سنگ از زمانه زخم من سخت دل نه آدمیم سنگ باره ام بهر خدا شفاعت یاران مکن قبول زارم بکش که نیست جز این هیچ چاره ام ایشمع حسن اینهمه گرمی چه حاجتست من آن خخسم که منتظر یکشراره ام جان گر قبول ورنه قبول اختیار ازوست اهلی درین معامله من هیچکاره ام اهلی شیرازی