اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۸۰: نیستم طاقت که آه داد خواهی بشنوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیستم طاقت که آه داد خواهی بشنوم کآتشم در جان فتد هرگه که آهی بشنوم پیش ازین راضی نمیگشتم بدیداری ز دود راضیم اکنون که نامش گاهگاهی بشنوم گریه ام یاد آورد چون مردم ماتمزده ناله افتاده یی هرگه براهی بشنوم شوق آن چابک سوار از خانه ام بیرون کشد در هر آن منزل که آواز سپاهی بشنوم داد بر خونم گواهی خونبها این بس مرا کاین گواهی از لب چون او گواهی بشنوم ز آتش غیرت رود دودم به سر اهلی چو شمع از زبان هر که نام کج کلاهی بشنوم اهلی شیرازی