اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴۹: غرق خونم که ازین بحر کناری گیرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غرق خونم که ازین بحر کناری گیرم سر بصحرا نهم و دامن خاری گیرم چند باشند جوانان بکنار از من پیر وقت آنست که من نیز کناری گیرم بسکه در کنج غمم چهره خزانی شده است شرم دارم که ره باغ و بهاری گیرم مگسی بی پر و بالم چه پرم گرد همای در خور بال و پر خویش شکاری گیرم بیقرارم من از آن شمع چو پروانه ولی تا نسوزم نگذارد که قراری گیرم گر سگ خود شمرد آن بت ترسا بچه ام کافرم گر دو جهان را بشماری گیرم اهلی آن به که چو بلبل نکنم ناله عشق چند خود را بزبان عاشق زاری گیرم اهلی شیرازی