اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۹۰: من آب خضر جویم بهر سگان کویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من آب خضر جویم بهر سگان کویش او تشنه بر هلاکم تا نگذرم بسویش تاب نظر ندارم آن به که خاک گردم تا ذره ذره بینم در آفتاب رویش صد آب زندگانی میرد بپای آن گل صد خضر چون مسیحا جان میدهد ببویش تاب فغان ندارد آه از مزاج آن مه کز گل بنازنینی نازک ترست خویش آن نازنین بدخو، کی رام خویش سازم کز من رمد به آهی آهوی فتنه جویش ای باد زلف او را برهم مزن که ترسم جمعی شوند درهم ز آشفتگی مویش بسیار گوست اهلی عیبش نشاید اما کز سینه میکند کم دردی به گفتگویش اهلی شیرازی