اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۲۰: سنبل بگشا بر گل و سروت به خرام آر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سنبل بگشا بر گل و سروت به خرام آر مرغ دل ما را ز عدم باز بدام آر تا کی بمراد دل خود صبح کنی شام صبحی بمراد دل ما نیز بشام آر لب بر لب جامی و مرا جان بلب از غم جانم بلب خویش بجای لب جام آر یکبار لب آور که ببوسم بهمه عمر این باده جانبخش نگویم که مدام آر با یار جفا پیشه ز فریاد چه حاصل گو آتش دل هم علم داد ببام آر ای جان، که بود غیر تو محرم بر جانان؟ برخیز و پیامی ببر و هم تو پیام آر گو یاد کن از کشته هجران بسلامی در کلبدش بار دگر جان بسلام آر اهلی است غلام تو چو شد پیر مرانش ای تازه جوان رحم بر این پیر غلام آر اهلی شیرازی