اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۱۸: پایه معراج جان خواهی ز دنیا درگذر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پایه معراج جان خواهی ز دنیا درگذر پای در هفتم فلک نه و زمسیحا درگذر دوش در مجلس چه خوش میگفت با پروانه شمع گر سر مردن نداری از سر ما درگذر تا نبرد غیرت یوسف ترا انگشت عیب بازگیر انگشت و از عیب زلیخا درگذر مردن اندر هجر خوش باشد نه در روز وصال ای اجل کار است مارا با تو از ما درگذر ای شب هجران مگر روز قیامت بگذری سوختم از ظلمت آخر یا بکش یا درگذر کی شود عاقل دل مجنون بکوشش ای حکیم گر تو باری عاقلی از فکر سودا درگذر لاف عشق، آنگه غم دنیا و دین نامردی است مرد شو اهلی و از دنیا و عقبی درگذر اهلی شیرازی