اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵۱۶: دل کارزوی وصل تو در سینه او بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل کارزوی وصل تو در سینه او بود تیغ تو کلید در گنجینه او بود چون لاله بهر دل که نگه کردم ازین باغ داغ کهنش از غم دیرینه او بود ماهیت خورشید چو دریافتم آخر عکسی ز جمال تو در آیینه او بود آه از ستم چرخ که با هرکه نشستم گویا غم عالم همه در سینه او بود آن شیخ که میگفت که ما فاسق و مستیم فسق همه در یک شب آدینه او بود ای برهمن از خرقه چو صوفی بدر آمد زنار تو یکموی ز پشمینه او بود غافل مشو از اهلی مسکین که همه عمر چرخ از سبب مهر تو در کینه او بود اهلی شیرازی