اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۰: شدم هلاک و ز من جز دریغ و درد نماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شدم هلاک و ز من جز دریغ و درد نماند بباد رفت غبارم چنانکه گرد نماند گذشت رقص کنان جان چو کرد از خود یار بکوی او چه حریفان هرزه گرد نماند کجا شد از می وصل تو سرخ رویی من که در خمار غمم غیر روی زرد نماند برفت گرمی بازار همدمی بر باد چنانکه در دل من غیر آه سرد نماند ربود در صف عشاق از آن زلیخا گوی که در محبت یوسف ز هیچ مرد نماند بیاد چشم و لبت مست شد چنان اهلی که چون فرشته در او ذوق خواب و خورد نماند اهلی شیرازی