اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۴: در چنگ غمت سخت اسیرم چه توان کرد؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در چنگ غمت سخت اسیرم چه توان کرد؟ راضی بهلاکم چه نمیرم چه توان کرد؟ بی زر نتوان دامن یوسف بکف آورد مسکین من محروم فقیرم چه توان کرد؟ در روز جوانی نزدم صید مرادی امروز که افتاده و پیرم چه توان کرد؟ گیرم که شفابخش شود لعل تو روزی آن روز که درمان نپذیرم چه توان کرد؟ هرچند که من کوه غمم در صف عشاق در چشم رقیب تو حقیرم چه توان کرد؟ گر کار بجان میرسد از جان گذرم هست وز لعل لبت نیست گریزم چه توان کرد؟ در بند غم او جگرم سوخت چو اهلی با اینهمه چون پند نگیرم چه توان کرد؟ اهلی شیرازی