اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۸: سوز حدیث شمع زبان را خبر نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوز حدیث شمع زبان را خبر نکرد حرف سر زبان بدل کی اثر نکرد غوغای رستخیز برآید ز عاشقان آن مست نازنین چه سر از خواب بر نکرد طوبی که سرفرازی باغ بهشت یافت هرگز ز شرم قامت او سربدر نکرد کردم طمع بجرعه جامش قضا نهشت آه از قضا که رحم بما آنقدر نکرد زان آفتاب حسن مه بخت نو نشد تاسوی من بگوشه چشمی نظر نکرد عیبش مکن حسود اگر از رشک ما بمرد در عمر خویش بهتر از این یک هنر نکرد هرگز نکرد سوی من آن عشوه گر نگاه کز عشوه رخنه دگرم در جگر نکرد اهلی نظر نسبت به تیغ از جمال دوست این شوخ دیده بین که ز کشتن حذر نکرد اهلی شیرازی