صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۴۳: از سیر چمن کی دل افگار گشاید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از سیر چمن کی دل افگار گشاید این عقده مگر از رخ دلدار گشاید جایی که بود چشم سخنگو طرف حرف از بهر چه عاشق لب اظهار گشاید با ناز خریدار همان به که بسازد حسنی که دکان بر سر بازار گشاید از حسن به تدریج توان کامروا شد گلبن چه خیال است به یکبار گشاید از چرخ مجویید گشایش که محال است کز نقطه گره گردش پرگار گشاید نگشود به رویم دری از آه مگر اشک برمن دری از رخنه دیوار گشاید زینسان که گشایش ز جهان دست کشیده است مشکل گره آبله از خار گشاید گردد صدف گوهر شهوار کنارش دستی به دعا هر که شب تار گشاید تیغ دو دم خویش کند زخم نمایان لب هر که نفهمیده به گفتار گشاید چون نیست سخن سنج درین دایره صائب طوطی به سخن بهر چه منقار گشاید صائب تبریزی