صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۳۱: حسنی که به نور نظر پاک برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حسنی که به نور نظر پاک برآید از خلوت آیینه عرقناک برآید دامن کشد از صحبت پیراهن یوسف خاری که ز گلزار تو بیباک برآید خونین جگری را که تمنای بهارست چون لاله نفس سوخته از خاک برآید از روی گهر پاک کند گرد یتیمی آهی که به صدق از جگر چاک برآید از تیرگی بخت مکن شکوه که این دود دایم ز دل شعله ادراک برآید تنهای ضعیف است کمینگاه دل گرم این برق جهانسوز ز خاشاک برآید آن مرد تمام است ازین خلق زراندود کز بوته سودا و سفر پاک برآید صائب چه اثر در دل معشوق نماید آهی که ز دلهای هوسناک برآید صائب تبریزی