صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۲۸: آه از دل جویای تو بیتاب برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه از دل جویای تو بیتاب برآید غواص نفس سوخته از آب برآید قانع به شکایت نگشاید لب خود را زین زخم محال است که خوناب برآید در روز چسان جلوه کند کرم شب افروز با روی تو چون ماه جهانتاب برآید از آه اثر در دل معشوق توان کرد گوهر اگر از بحر به قلاب برآید از تشنه لبی رفت مرا دست ودل از کار جایی که ز ناخن به زمین آب برآید بی خواست تراوش کند آه از دل پرخون غواص نفس سوخته ازآب برآید در دیده صیاد بهشتی است کمینگاه زاهد به چه تقریب به محراب برآید بیقدر گرامی شود از گوشه عزلت باران ز صدف گوهر سیراب برآید صائب چه کند حوصله با زور می ناب ویرانه کی از عهده سیلاب برآید صائب تبریزی