صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۱۲: در کوی خرابات گروهی که خموشند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در کوی خرابات گروهی که خموشند از صافدلی چون خم سربسته به جوشند از دور نیفتند به صد شیشه لبریز در بزم می آنها که چوپیمانه خموشند سیلاب خجل می روداز کوی خرابات کاین قوم سراسر چو سبو خانه بدوشند در پرده اگرهست ترا خرده رازی چون غنچه خمش باش که گلها همه گوشند منمای به اخوان زمان گوهر خود را کاینها همه یوسف به زر قلب فروشند ما در چه شماریم که خورشید عذاران از هاله خط ماه ترا حلقه بگوشند از باده سرجوش دماغی برسانید تا نغمه سرایان چمن برسرجوشند از دیدن خوبان نتوان قطع نظر کرد گر دشمن عقلند و گر رهزن هوشند از خار حسد ترکش نیشند چو ماهی در ظاهر اگر اهل جهان چشمه نوشند صائب نگشایند به گفتار لب خویش در عهد کلام تو گروهی که بهوشند صائب تبریزی