صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۳۶۲: تنها نه صفا خط ز لب لعل بتان برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تنها نه صفا خط ز لب لعل بتان برد کاین مور حلاوت ز شکر خند نهان برد تمکین تو از کوه گران گرد برآورد رفتار تو آسودگی از سرو روان برد شد جوشن داودی ما لاغری از تیغ این موج خطر کشتی ما را به کران برد محشور شود رو به قفا روز قیامت هرکس که ز دنیا دل وچشم نگران برد در دایره چرخ ز اسباب فراغت آسودگیی بود که مرکز ز میان برد تا شوق مرا سر به بیابان جنون داد درد طلب آسودگی از سنگ نشان داد افتاد به زندان مه مصر از چه کنعان از منزل اول به دوم راه توان برد ممنون پر وبال چو تیریم ز غفلت هر چند که ما را به هدف زور کمان برد از عمر سبکسیر نشد غفلت من کم در رهگذر سیل مرا خواب گران برد باریک نگردیده چو موی کمر از فکر صائب نتوان راه به آن تنگ دهان برد صائب تبریزی