اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۸: امید خلق باقبال و دولت خویش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امید خلق باقبال و دولت خویش است امید ما بغم و درد و حسرت خویش است اسیر محنت عشق از هوای راحت وصل اسیر نیست گرفتار محنت خویش است چه غم ز داغ محبت چو شمع عاشق را گرش ثبات قدم در مشقت خویش است دلی غمین نگذارد به بیش و کم ساقی غم او خورد که نه راضی بقسمت خویش است بزیر پای خسان سرمنه چو سبزه که سرو بلند قدریش از قدر و همت خویش است هزار سال اگرت مهر مینماید چرخ مباش غره که در بند فرصت خویش است سر بهشت ندارد کز کنج غم اهلی بهشت زنده دلان کنج خلوت خویش است اهلی شیرازی