اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۵: گر چو گل در کف ما جام می صبحگهی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چو گل در کف ما جام می صبحگهی است آنهم از سایه اقبال تو ای سرو سهی است بهر جان هر که دم از بی گنهی زد بکشش چه گناهش بتر از دعوی این بی گنهی است پادشاهان همه شب پاس درت میدارند پاسبانی بسر کوی بتان پادشهی است ایکه در بند بتانی ز جفا داد مزن زانکه رسم و ره اینطایفه بی رسم و رهی است آه مستان خرابات خدا رد نکند بلکه مقبول تر از زمزمه خانقهی است سرخ رویند چو گل اهلی ازین باغ همه بلبل سوخته از بخت خودش روسیهی است اهلی شیرازی