اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۸: خوش درآ در خانه دل زانکه جان از خانه رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش درآ در خانه دل زانکه جان از خانه رفت کم کن این نا آشنایی کز میان بیگانه رفت خرم آن کز بهر دل جان و جوانی جمله باخت چون زلیخا در طریق عاشقی مردانه رفت شمع من سر تا قدم حسن است و لطف و مردمی آتش خشمی که بودش بر سر پروانه رفت پنج روزی مانده، از میخانه چون بیرون رود هر که او پنجاه سالش عمر در میخانه رفت شانه گفت: از زلف او تا بی گشادن مشکل است حالیا حرف امیدی بر زبان شانه رفت دانه خالت که بر رخ دلفریب افتاده است ای بسا مرغ دلی کو بر سر این دانه رفت جان من دریاب اهلی را درین دیر خراب پیش از آن روزی که گویی گنج ازین ویرانه رفت اهلی شیرازی