اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۷: گریه ام دید و چو گل از خنده آن مهوش شکفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گریه ام دید و چو گل از خنده آن مهوش شکفت در خزان پیریم آخر بهاری خوش شکفت دل بخونریز من آن سرو سهی را میکشد غنچه بخت مرا آخر گلی دلکش شکفت تا رخش دیدم بمستی جانم از حسرت بسوخت آه از این گلها کزان رخسار چون آتش شکفت برق نعل ابر شش آتش بهستی زد مرا صد گل عشرت مرا از نعل آن ابرش شکفت باز شد! اهلی دلش با آنکه صد دل پاره کرد تنگدل چون غنچه نبود بلکه عاشق وش شکفت اهلی شیرازی