اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۸: من که چون شمع ز داغ تو صدم روشنی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من که چون شمع ز داغ تو صدم روشنی است گر بگریم ز غمت غایت تر دامنی است شب چراغ غم دل از در دلها طلبند ورنه محمود چکارش به در گلخنی است این چه سحرست که آن آهوی صید افکن تو خود بخواب است و صدش غمزه بصید افکنی است آفتابی تو و کس را نبود تاب نظر مگر آن کس که چو آیینه دلش آهنی است ای ز جان پاک تر آن لعل می آلود بنوش کز کمینگاه دلم وسوسه در رهزنی است همه کس درد دل خود به طبیبان گفتند قصه درد دل ماست که نا گفتنی است اهلی از زخم رقیب است ز رحمت محروم غایت دوستی مدعیان دشمنی است اهلی شیرازی