اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۸: هر جا که بنگری رخ او در تجلی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر جا که بنگری رخ او در تجلی است مجنون اگر شوی همه آفاق لیلی است دور از توام بصورت و در معنیم قرین صورت تفاوتی نکند اصل معنی است ما را که دل بطرفه غزالی گرفته انس مجنون صفت گریختن از خلق اولی است گر سرو با تو لاف زد آزاده اش مخوان آزاده نیست هر که گرفتار دعوی است پیش کسی که باده ز دست تو خورده است زهرست آب خضر اگر از دست عیسی است مست تو گر ز کار جهان فرد شد چه شد بخت مجردان تو در کار عقبی است گر پوست بر کنند ز صورت پرمست اورا چه غم که زنده دل از مغز معنی است اهلی حریف مغبچه و جام می کسی است کورانه فکر دین و نه پروای دنیی است اهلی شیرازی