اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۱: ای سرو روان خاک شوم در ته پایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سرو روان خاک شوم در ته پایت جان من و جان همه عالم به فدایت در خلوت دل شو که چه جای دگران است بالله که جان هم نتوان دید به جایت در حشر قیامت بود آن دم که شهیدان خیزند و سراسیمه درافتند به پایت گر کشته شوم بهر تو یکبار بکو حیف تا زنده شوم از نفس روح فزایت بسیار زند بر سر خود سنگ ندامت آن کو دل و دین باخت به امید وفایت جایی که زلیخا نکند ناله ز یوسف زن بهتر از آن مرد که نالد ز جفایت اهلی، به گدایی ز تو خرسند شد اما شاهنشه حسنی چه غم از حال گدایت اهلی شیرازی