اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۴: هر کرا حسنی بود آیینه دار روی اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کرا حسنی بود آیینه دار روی اوست هرکه دارد بوی عشقی از سگان کوی اوست فتنه پیران نه تنها شد که طفل مکتبی چون الف گوید مرادش قامت دلجوی اوست عشق خود یاری دهد یعنی که کار کوهکن قوت بازوی عشق است این نه از بازوی اوست دیدنش جان بخشد اما زهر چشمش میکشد زهر و تریاکی عجب با نرگش جادوی اوست گاه گاه از شرم مردم روی ازو پوشم ولی تا نظر در خود کنم بینم که چشمم سوی اوست مست آن چشمند اهلی، نوغر الان جهان وه که هر جا هست صیادی سگ آهوی اوست اهلی شیرازی