اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: ما چنین بیخود اگر یار رسد بر سر ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما چنین بیخود اگر یار رسد بر سر ما که خبر می دهد ار دل نطپد در بر ما؟ لحظه ای باش که از شوق تو آییم بهوش گر پی پرسش ما آمده یی بر سر ما تا دل سوخته خاکستر گلخن نشود ننهد تن سگ کوی تو به خاکستر ما جرعه یی بخش که چون لاله زغم سوخته ایم تا بکی بشکنی از سنگ ستم ساغر ما تن زغم خاک شد و دیده زنم خشک نشد آه از این سوز دل و وای زچشم تر ما زان دل از میوه بستان سلامت کندیم که بود سنگ ملامت چون سگان در خور ما در ما بسته زلفین بتان شد اهلی حلقه کعبه گرفتن نگشاید در ما اهلی شیرازی