اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵: گر چون مسیح از لطف او بر اوج افلاکیم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چون مسیح از لطف او بر اوج افلاکیم ما یک ذره خاکیم از زمین آخر همان خاکیم ما با آن گل گلزار جان کس نام خود گل چون نهد حاشا که گوییم این سخن یک مشت خاشاکیم ما از پرتو شمع ازل گر زنده شد جان چون شرر میرد چو گردد دور از و زین غصه غما کیم ما جایی که سیمرغ خرد در قاف قدرت کم پرد در جلوه ما همچو مگس یا رب چه بی باکیم ما در گلشن الطاف او خاری نیازارد دلی از خار خار طبع خود چون غنچه دل چاکیم ما نیکان سر افراز عمل شیباز دست شه شدند سر گشته از بخت نگون چون صید فتراکیم ما زهر گنه در جان ما کردست کار خویشتن اما هنوز از لطف او دربند تریاکیم ما هر چند ابر رحمتش شوید ز ما گرد گنه مغرور هم نتوان شدن کز هر گنه پاکیم ما اهلی بکنه ذات او کز فهم ما بالاتر است نتوان رسید از درک خود گر جمله ادراکیم ما اهلی شیرازی