صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۳۴۱: سیری ز تپیدن دل بیتاب ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سیری ز تپیدن دل بیتاب ندارد آسودگی این قطره سیماب ندارد بر صاف ضمیران سخن سخت گران نیست پروای شکست آینه آب ندارد شبنم چه طراوت دهد این لاله ستان را سیری جگر سوخته از آب ندارد بیدار نگردد دل غافل به نصیحت ازخار حذرپای گرانخواب ندارد با جبهه وا کرده چه سازد غم عالم ساغر خطر از زور می ناب ندارد از خال نگردید فروغ رخ او کم از داغ حذر لاله سیراب ندارد چون موج رود آن که درین بحر سراسر مسکین خبراز عقده گرداب ندارد ماهی چو زند برلب خود مهرخموشی اندیشه ز گیرایی قلاب ندارد از نقش ونگارست دل حق طلبان پاک دیوار حرم صورت محراب ندارد همصحبتی ساده دلان صیقل روح است بر در زن ازان خانه که مهتاب ندارد گشته است زبس محو مسبب نظر او صائب خبر از عالم اسباب ندارد صائب تبریزی