صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۳۳۷: از گردش افلاک کجا دل گله دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از گردش افلاک کجا دل گله دارد این خانه ویران چه غم زلزله دارد هر چند شکستن پر و بالی است گهر را یوسف ز دل آزاری اخوان گله دارد از شکوه همین موج سراپای زبان نیست دریا ز صدف هم دل پر آبله دارد ابلیس کند راهزنی پیشروان را این گرگ نظر از رمه بر سر گله دارد چون شمع به معراج رسد کوکب بختش در بزم جهان هرکه زبان گله دارد مشتاب در ین ره که نفس سوختگانند هر لاله دلسوخته کاین مرحله دارد از زلف حذر کن که دلش چاک چو شانه است هر کس که فزون ربط به این سلسله دارد آن را که بود شوق به تن بار نگردد ریگی که روان نیست غم راحله دارد در سلسله اشک بود گوهر مقصود گر هست ز یوسف خبر این قافله دارد صائب به زر قلب دهد یوسف خود را پاکیزه کلامی که نظر بر صله دارد صائب تبریزی