صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۳۳۳: کی دست کرم خواجه ز امساک برآرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی دست کرم خواجه ز امساک برآرد قارون چه خیال است سر از خاک برآرد از طول امل هر که دهد دام سرانجام چون موج ز دریا خس و خاشاک برآرد شد روی ترا پرده عصمت خط مشکین خون مشک چو گردد نفس پاک برآرد چون فاخته مرغی که ز کوته نظران نیست در بیضه سر از حلقه فتراک برآرد چون چشم دهم آب ز رویی که حجابش از خلوت آیینه عرقناک برآرد از پنجه شیران نتوان طعمه ربودن دل چون کسی از دست تو بیباک برآرد در خون دل خود ز شفق غوطه زند صبح تا یک دو نفس از جگر چاک برآرد گلها همه تر دامن ومرغان همه بی شرم زین باغ کسی چون نظر پاک برآرد شد سلسله جنبان ستم حسن ترا خط چون شعله که دست از خس و خاشاک برآرد پیداست چه گل چیند ازین باغچه صائب دستی که در ایام خزان تاک برآرد صائب تبریزی