صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۲۹۸: از خط گرفته آن مه تابان نمی شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از خط گرفته آن مه تابان نمی شود این مور بار دست سلیمان نمی شود بر روی خویش تیغ چرا می کشی عبث این دل سیه به تیغ مسلمان نمی شود از ماهتاب خواب سبک می شود گران موی سفید مانع عصیان نمی شود سامان پذیر چون شود از تاج زرنگار از داغ هر سری که به سامان نمی شود آن را که دستگاه سخاوت بود وسیع دلتنگ از فضولی مهمان نمی شود این تنگیی که در دل من خانه کرده است قانع ز من به چاک گریبان نمی شود پروای حرف پوچ ندارند بیخودان دست ز کار رفته مگس ران نمی شود طوطی ز معنی سخن خویش غافل است هر کس سخنورست سخندان نمی شود هر دل که داغ حسن گلو سوز تشنگی است منت پذیر چشمه حیوان نمی شود با چار موجه مشت خسی چون طرف شود صائب حریف شورش دوران نمی شود صائب تبریزی