صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۲۸۳: از جلوه تو سنگ سبکبال می شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از جلوه تو سنگ سبکبال می شود آتش ز خوی گرم تو پامال می شود فال نگاه گرم زدن بی مروتی است بر چهره ای که جای عرق خال می شود چون شاخ گل ز خانه زین شعله می کشد خونی که در رکاب تو پامال می شود آبی که قطره قطره به لب تشنگان دهند گوهر فروز عقده تبخال می شود امید هست کهنه شود عشق تازه زور خورشید پیر اگر به مه سال می شود چون لعل هر که خون جگر خورد وصبر کرد زیب کلاه گوشه اقبال می شود بی حاصلی است حاصل چشم تهی ز رزق از دانه گرد قسمت غربال می شود دل در حجاب جسم چه نشو ونما کند در کفش تنگ، آبله پامال می شود این ریشه ای که در تو دوانده است آرزو رگ در تن تو رشته آمال می شود صائب ز موج حادثه ابرو ترش مکن انگور چون رسید لگدمال می شود صائب تبریزی