امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۰: ای بی خبر از سوز دل و داغ نهانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بی خبر از سوز دل و داغ نهانی ما قصه خود با تو بگفتیم، تو دانی دل مینگرد سوی تو، جان میرود از دست داریم از اینروی بسی دل نگرانی ای شمع، که ما را به سخن شیفته کردی پروانه خود را مکش از چرب زبانی ما حال دل از گریه بجایی نرساندیم ای ناله، تو شاید که بجایی برسانی عمری است که با عارض تو شمع بدعویست وقتست که او را پی کاری بنشانی چون غنچه، ز خوناب درون لب نگشادیم افسوس که بر باد شد ایام جوانی چون دفتر گل، سر بسر از گفته شاهی هر جا ورقی باز کنی، خون بچکانی امیرشاهی سبزواری