امیرشاهی سبزواری
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۱: هر کسی پهلوی یاری به هوای دل خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کسی پهلوی یاری به هوای دل خویش ما گرفتار به داغ دل بیحاصل خویش چند بینم سوی خوبان و دل از دست دهم وقت آنست که دستی بنهم بر دل خویش روزگاری سر من خاک درت منزل داشت گر بود عمر، رسم باز به سر منزل خویش کارم از زلف تو درهم شد و مشکل اینست که گشادن نتوان پیش کسی مشکل خویش دل ز اندیشه تو باز نیاید به جفا تو و بیداد و من و آرزوی باطل خویش دم آخر سوی ما بین، که شهیدان ترا شرط باشد بحلی خواستن از قاتل خویش شاهی، افتاده به خاک در او خوش میباش سگ گوئی، که دهد جای تو در محفل خویش امیرشاهی سبزواری