صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۲۵۰: می در پیاله کن که گل و لاله می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می در پیاله کن که گل و لاله می رود این کاروان چو شعله جواله می رود از ره مرو به زینت دنیا کز این بساط گوهر عنان گسسته تراز ژاله می رود دلهای شب بنال که از چشم شور صبح گرمی ز گریه واثر از ناله می رود از اشتیاق روی تو نعلش در آتش است هر شبنمی که بر ورق لاله می رود از چرخ بد گهر به عزیزان نرفته است ظلمی که بر لب تو ز تبخال می رود از پاکدامنان نکند حسن احتراز ماه تمام در بغل هاله می رود از دل مجو قرار که آن خوش خرام را پای در خواب رفته ز دنباله می رود یک صبح اگر کند ز سر درد گریه ای صائب سیاهی از جگر لاله می رود صائب تبریزی