صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۲۴۵: هر جا حدیث خامه من بر زبان رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر جا حدیث خامه من بر زبان رود بلبل چو بیضه در بغل آشیان رود مرغ ز دام جسته ز دل دانه می خورد آدم دگر چرا به ریاض جنان رود هر شاخ گل خدنگ به خون آب داده ای است خونش به گردن است که در بوستان رود خوش وقت بلبلی که در ایام نوبهار از بیضه سر برآورد وپیش از خزان رود زنگار خودپرستی از آیینه غرور از خاکبوس درگه پیر مغان رود نام ونشان حلال بر آن کس که در جهان بی نام زندگی کند وبی نشان رود بر عندلیب زمزمه عشق تهمت است ورنه چرا شمیم گل از گلستان رود ایمن مشو ز فتنه آن خال دلفریب کاین دزد خیره در نظر پاسبان رود صائب به درگه که ازین آستان رود باجبهه ای که داغ وفا خانه زاد اوست صائب تبریزی