صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۲۲۸: مردان نظر سیاه به دنیا نمیکنند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مردان نظر سیاه به دنیا نمیکنند روز سفید خود شب یلدا نمی کنند پیکان دهن به خنده چو سوفار باز کرد از کار ما هنوز گره وا نمی کنند خوبان که همچو سیل عنان ریز می روند اندیشه از خرابی دلها نمی کنند دارد حذر ز سایه خود عقل شیشه دل دیوانگان ز سنگ محابا نمی کنند در عالمی که حشر مکافات قایم است از تیشه رخنه در دل خارا نمی کنند آنها که کرده اند چو کف بار خود سبک اندیشه از تلاطم دریا نمی کنند در راه چون پیاده حج خرج می شوند جمعی که فکر توشه عقبی نمی کنند سستی مکن که راهنوردان کوی عشق در خواب مرگ نیز کمر وانمی کنند صائب تمام عمر به زندان وحشتند جمعی که زندگی به مدارا نمی کنند صائب تبریزی